خواب های یک مرد جنگجو
درچشم های تو که باشم
چه فرق می کند
این رودخانه ها فکرهای تو باشند
یا خواب هایی که یک مرد جنگجو ببیند
ببین امروز
ایران سرش پایین است
و پرنده ها برهنگی اش را نوک می زنند
حلا از دیدبانی چشم های تو
که مدام نگاهم را باز داشت می کند
از استکان هایی که مادرم
خواب هایش را در ان نمی ریزد
از تمام نقطه هایی که نامی برایم ساخته اند
می خواهم که تنهایم بگذارید
که خودم نباشم
بدون (( فاطمه ))
بدون (( بیرانوند ))
بدون اینکه کسی بفهمد
از سوراخ ته کفشم به دنیا امده ام
جایی که زمین مرده است !
توضیح:چاپ شده در (( برگزیده اشعار هشتمین جشنواره شاعران ایران "شب های شهریور" ))