ریزگردها
گرچه کوچک و حقیر
وقتی از حد مُجاز بیشتر شوند
مثل یک قفس
تنگ میکنند راه را
بر نفس...
از درون و از برون مرز
ریزگردها
از میان دشتهای هرز
میرسند
از میان خار و خس...
ریزگردها
تیره میکنند آسمان و دیده را
تا که هیچکس
پیش روی خویش را نبیند و نه پس...
ریزگردها همیشه گرد و خاک نیستند
ریزگردها همیشه پاک نیستند
میوزند و روح و جان خلق
تیررس...
ریزگردهای کینه و دروغ
حجم گوشی من و تو را گرفتهاند
حجم ذهن بچّههای ما پر است
از فریبِ دادههای نانجیب...
ای دریغ و درد
هیچکس به فکر نیست...
هیچکس...