سلام
تاخیرم را به بزرگواری تان خواهید بخشید...
غزلی از جیب میخورم تا ببینم چه پیش خواهد آمد
و خدا راستگویان را دوست دارد...
پس خدا دلتنگي اش گل كرد آدم آفريد
مثل من بسيار اما مثل تو كم آفريد
دست كم از من هزاران شاعر چشمان تو
دست بالا از تو يك تن در دو عالم آفريد
ريخت در پيمانه ام روز ازل از هرچه داشت
ديد مقداري سرش خاليست ، پس غم آفريد
زشت و زيبا ، تلخ و شيرين ، تار و روشن ، خوب و بد
خواست ما سرگرم هم باشيم درهم آفريد
من بد و زشتم تو اما خوب و زيبا، بازشكر
لااقل ما را براي هم نه با هم آفريد
در هواي عشق من را خلق كرد اما تو را
ديد من هم عاشقي را دوست دارم آفريد
□
من زياد از حد زبان بازم تو خيلي ساكتي
..............................................................