عاشورایی

۱۱ اسفند ۱۳۹۸ | ۲۵۶ | ۰

این مطلب در تاریخ یکشنبه, ۱۱ اسفند,۱۳۹۸ در وبلاگ سعید سلیمان پور ارومی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

آمدی امشب سراغی از منِ تنها بگیری
مرحبا ای غم،بیا تا در دل من جا بگیری

آمدی تا تکیه‌ها را تک‌‌به‌تک حیران بگردی
عاقبت در کلبۀ احزانِ من مأوا بگیری

آمدی تا دست در دستم نهی و همره من
تا سحر با چشمِ گریان ذکر «یامولا»بگیری

آمدی تا با دل تفدیده و لبهای عطشان
یاد صحرایی کنی؛ از چشم من دریا بگیری

آمدی تا همچو آهِ سوزناکِ شعر «نیّر»
یک شرر سر برکنی، در خرمن دنیا بگیری

ناگهان در لوح جانم طرحی از غربت نگاری
داغ اگر کم داشتی، از  «عصر عاشورا» بگیری

«یا علی» گفتی که برخیزی،نرو ای غم خدا را
 «یا حسین»ی گو مگر در سینۀ من پا بگیری

با غم فرزند زهرا(س) داده ای صیقل دلم را
اجر خود را روز حشر از حضرت زهرا(س) بگیری

 نوحه سر کن ای غم،  امشب ماتم  اهل حرم را
یاد اصغر(ع) کن، بسوزان بند-بندِ «محتشم» را

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با ۰ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.