این غباری که نشسته است بر ایوان بهشت

۱۶ تیر ۱۳۹۸ | ۱۸۵ | ۰

این مطلب در تاریخ یکشنبه, ۱۶ تیر,۱۳۹۸ در وبلاگ اعظم سعادتمند ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

 

تقدیم به بانویی که وقت و بی‌وقت پناهگاه خستگیها و دلتنگیهای ماست

ای صدای قدمت مژده‌ی باران بهشت!

شد نمک‌زار قم از آمدنت خوان بهشت

ما به یمن قدمت خوانده و ناخوانده شدیم

یک‌به‌یک،لایق و نا‌لایق،مهمان بهشت

از همان روز که خاکت گل و گلدسته نداشت

کوچ کردند به این ناحیه مرغان بهشت

می‌رود سمت خیابان ارم آه اگر

دلِ آدم بشود تنگِ خیابان بهشت

کودک و پیر و جوان در حرمت حس کرده‌است

بازگشته‌است به امنیت دامان بهشت

تو به هر پنجره لبخند رضایت بزنی

می‌شود باز نگاهش به خراسان بهشت

*

شعر گفته است در اوصاف تو ای آینه‌جان!

این غباری که نشسته‌است بر ایوان بهشت 

اعظم سعادتمند

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با ۰ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.