شعری برای حجر بن عدی

30 اردیبهشت 1392 | 544 | 0

این مطلب در تاریخ دوشنبه, 30 اردیبهشت,1392 در وبلاگ مهدی جهاندار ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.


"بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر

کز آتش درونم دود از کفن برآید"

 

 

مردی از گور به پا خاست که مست است هنوز

خبر آورد که میخانه نبسته است هنوز

 

ذوالفقار علی و گوشه نشینی هیهات

نه مگر پهلوی آیینه شکسته است هنوز

 

این سوی واقعه عباس زمین خورد و حسین،

آن سوی معرکه بر اسب نشسته است هنوز

 

"ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه؟"

یار پیداست که دیوانه پرست است هنوز

 

"مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه؟"

که دلت بر سر پیمان الست است هنوز

 

هر کجا قبر مُرید علی و آل علی است

بگشایید که شمشیر به دست است هنوز


امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.