زلف تو را موج پریشان می شناسد
چشم تو را آیات باران می شناسد
عطر تو و پیراهنت را یوسف شهر
کوچه به کوچه صبح کنعان می شناسد
اعجاز چشمان تو را آیه به آیه
آری دل تازه مسلمان می شناسد
آقا کرامات نگاه روشنت را
خورشید در هر صبحگاهان می شناسد
خشم و خروش و هیبتت را بین میدان
هوهوی رعد و برق طوفان می شناسد
خورشید از شرم نگاهت رو گرفته
در ساحل نورانیت پهلو گرفته