بنازم به چشمی که زیباترین است
به برق نگاهی که گیراترین استتمنای تو چون تمنای باران
برای بیابان، تمناترین است
پس از سالها راز زیبایی تو
برای دل من معماترین است
و این دل پس از سالها دلسپردن
همان عاشق زار شیداترین است
فرو ریخت در من همه چیز... و این حس
پس از سالها پای برجاترین است
شبیه درختان سرو کهنسال
قدیمیست اما شکوفاترین است
چنان ریشه در ما دواندهست این عشق
که از ما و من، من تر و ما تر این است!