آدم ِ ساده را ملخ خورده
هرکه افتاده را ملخ خورده
به مترسک بگو خيالش تخت!
آدميزاده را ملخ خورده
هرچه انگور بود آفت داشت
ساقيا ! باده را ملخ خورده
موسم سرکشي سگ ها وُ
تخم ِ قلاده را ملخ خورده
تا از اين سجده ها بلند شويم
گل سجاده را ملخ خورده
بعد برگردي و ببيني که
همه جاده را ملخ خورده