چند شعر کوتاه: من در تو گمم

31 تیر 1392 | 1124 | 0

این مطلب در تاریخ دوشنبه, 31 تیر,1392 در وبلاگ سید علی میرافضلی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.


به تابستان بگو برگرد
که من با تو
تمام سال در آغوش خورشیدم.
::

روزگاری است که دنبال کلیدند همه
تو ولی
قـفـل‌تر باش مرا.
::

ای یار! ای یار!
من در تو گمم
از تو چه خبر؟
::

و هرچند بیداری ام
هیچ تعبیر خاصی ندارد
رقم می‌زنی خواب‌های قشنگی برایم.
::

خدا قبول کند
دوست دارمت هر روز...
::

شانه‌هایت دم صبح
خنکایی دارد
که سر داغ مرا مرهم ازوست.
::

خدایا
چه لب‌های ابری!
مرا تشنگی کن.
::

گرچه این مردم بی‌ذوق، نگاهی دارند
که زمستان پیشش
ظهر تابستان است؛
دل خون‌گرم مرا
عشق، باقی است هنوز.
::

یه رفیق بامرام می‌خوام
یه رفیق چارفصل
یه کسی که از کنار من هیچ جا نره
یه کسی عین خودت!

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.