مرا به شعر چه کارست و غیر شعر چه کار؟

03 مرداد 1392 | 507 | 0

این مطلب در تاریخ پنجشنبه, 03 مرداد,1392 در وبلاگ علی محمد مودب ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

 

اگر چه بر سر زلفش، مجال دعوا نیست

شکایت دل من آن چنان معما نیست

مرا به شعر چه کارست و غیر شعر چه کار؟

به ذوق بستن مضمون دهان من وا نیست

چقدر منظره دیدم، چه کهکشان هایی!

دو روز عمر ولی فرصت تماشا نیست

ز گریه های نخستین به فکر معراجم

به لطف دیده ی پر اشک جای حاشا نیست

 

نماز ها همه وحشت شدند و می بینم

که ظهر واقعه غیر از حسین تنها نیست

بهل که هند مرا بار بار مثله کند

به لطف زخم، دلم جای دشنه اما نیست

جگر که زخم تو برداشت، کی دریده شود؟

بخوان ز دیده حدیث حیا که پیدا نیست

به جرم گفتن اسرار جان، به دار تنم

که سبزوار جهان تو، جای غوغا نیست



امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.