از میخ ها بپرس!
چگونه دیوار را، سوراخ می کنند
و سال های بسیار
آرام و پایدار
قاب ها را، نگاه می دارند
بر پای لاغرشان.
از تیغ ها بپرس!
چگونه پارچه را پاره می کنند
رگ ها، ماهیچه ها و عصب ها را
و زندگی ، در جسم مرگ ادامه می یابد.
از استوا بپرس!
چگونه از میان زمین می گذرد
و زمین به دونیم می شود
با تمام درختان، صخره ها و سنگ هایش...
و از من بپرس!
که چطور
در تو فرو می روم
بی آن که چشمه ای
در دلم گشوده شود
آب از آّب تکان بخورد
یا دست کم
گودالی
دست و پا کرده باشم
برای خودم!
اردیبهشت 1392