در عشق ...

21 اردیبهشت 1392 | 498 | 0

این مطلب در تاریخ شنبه, 21 اردیبهشت,1392 در وبلاگ محمدرضا تقی دخت ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

به رنگ و بوی، همان باغِ پار و پيراری است

حقيقت است که گل‌های ‌باغ، تکراری است

بهارِ تازه به غير از تو چيز تازه نداشت

به جز تو ـ رودِ روانی که در دلم جاری است

بدا به صفحه‌ي تقويم‌ها که ننوشتند

بهار تازه «بهاری که دوستم داری» است

بهار، بوی گل و نبضِ تُنگِ ماهی نيست

بهار، آنچه تو با خود به خانه مي‌آري است

در عشق از چه بترسم، که «سهل» و «سخت» تویی

و راحت است کنار تو هر چه دشواری است

 

«رها ز هر که و هر چيز» همسفر شده‌ايم

که اين سفر، همه‌ي توشه‌اش سبکباری است...

                                     محمدرضا تقی دخت

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.