دل به دریا که نه...... دل به جاده
می زنم.........می روم بی اراده
بعد از او ابر بی خان و مان ام...
باد برده ست نام و نشانم.......
نه سر انجام پیدا........نه آغاز
از خودم دورتر می شوم باز..
برنمی گردم این بار شاید...
سایه اش پا به پایم....بیاید
این طرف ها پر از رد آهوست
کوره راهی سرازیر تا....اوست
زود باید ولی.......دیر شد باز
جمله ها دست و پا گیر شد باز
دور شد از من آرام....آرام.....
محو شد پیش چشمم سر انجام
راه پیچید تا ......دید اورا.......
افعی جاده.......بلعید او را....#
**********************************************