۱۳ آبان ۱۳۹۱ | ۶۶۲ | ۰

این مطلب در تاریخ شنبه, ۱۳ آبان,۱۳۹۱ در وبلاگ رضا نیکوکار ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.


« دچار یعنی عاشق...»


زمین دچارت شد ، آسمان دچارت شد
گرفت دست تو را و جهان دچارت شد
 
گرفت دست تو را آفتاب و در چشمش-
گدازه های دو آتشفشان دچارت شد
 
کویر بود ولی عاشقانه از دل خاک
هزار چشمه ی جوی روان دچارت شد
 
زمینیان به تماشایت ایستادند و
دل تمامی افلاکیان دچارت شد
 
چقدر اشهد انّ علی ولی الله
چقدر حنجره وقت اذان دچارت شد
 
فقط نه اینکه عزیز پیمبری مولا
فقط نه اینکه دل کاروان دچارت شد
 
فرشته های خدا هم تو را که می دیدند
یکی یکی دلشان بی گمان دچارت شد
 
خدای کعبه خودش اعتراف کرد علی!
که وقت خلقت تو ناگهان دچارت شد
 
تو عاشقانه ترین اتفاق تاریخی
جنون مان ، دل مان ، دین مان دچارت شد
 
«ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد»
به چشم هم زدنی کهکشان دچارت شد
 
و فکر کن که چه تنهاست شاعری کوچک
که تازه آخر این داستان دچارت شد


 

چه روزها که از آن روز بی نظیر گذشت
نشد که «قدر» بدانم ...نشد...«غدیر» گذشت...

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با ۰ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.