از پیش و پس گذشتم ،در آن حضور
دارم
منظور من همین جاست،عار
از عبور دارم
آتش گرفته ای از میخانۀ
مغانم
بنشین ببین چه بزمی در
نار و نور دارم
پر کرد لاله جامم ، در
باغ می خرامم
من کی؟ کجا؟ کدامم ؟شرب
طهور دارم
خاموشم این دقایق ، ماتم
در این شقایق
می بینم و ببینید ، دیدار
طور دارم
در این سماع خاموش ،ما را
ببین و بنیوش
در هر نفس هزاران ماهور و
شور دارم
حالی غریب آمد ، رفتار من
عجیب است
حیران خویشم اما چشمی به
دور دارم
می تابی از وریدم،اکنون
چه ناپدیدم
او بودی و ندیدم،عذر قصور دارم