همسفر

19 شهریور 1392 | 457 | 0

این مطلب در تاریخ ﺳﻪشنبه, 19 شهریور,1392 در وبلاگ مصطفی محدثی خراسانی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

 

گرچه بی خبرازمن،ازتو باخبر بودم

بین خواب و بیداری با تو همسفر بودم

 

عمررا به خاموشی با سکوت سرکردم

زیر خاک و خاکستر،داغ شعله ور بودم

 

فصل فصل من طی شد در بهاری از پاییز

گاه ،باغ بی برگی،گاه ،چشم تر بودم

 

وصل و هجرتو چیزی کم نکرد از دردم

با تو خون به دل بودم،بی تو جان به سر بودم

 

سنگ ها نشان دادند چله دعایم را

روبروی آیینه، آه بی اثر بودم

 

تاتو آگه از این دل،تا من از دلت آگاه

کاش با خبر بودی،کاش بی خبر بودم

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.