فضل و ادب علم و هنر ، زیر
میز
غایت آمال بشر زیرمیز
قفل شده گر همه درها به روت
هست کلید همه ، در زیر میز
کامت اگر تلخ شد از روی میز
نقل و عسل ، قند و شکر زیر میز
شادتر از چهچۀ بلبل است
عربده و عرعر خر زیر میز
ناله اگر بی اثر است ای پسر
ناله مکن، نیک نگر زیر میز
تا که گره واشود از کار تو
رمز و اشارات و نظر زیر میز
آن که نشسته ست در آن سوی میز
دارد دنیای دگر زیر میز
دست ارادت بگشا سوی او
بعد بگو که : چه خبر زیر میز؟
پس زد اگر دست تو را دست او
با عجله دست ببر زیر میز
حرف نزن ! حرف ندارد اثر
دارد بی حرف، اثر زیر میز
درس نخواندی ؟ نگرانش نباش
مدرک بی رنج بخر زیر میز
مانع قانونی اگر داشت کار
چارۀ آن نیست مگر زیر میز
چند نشینی به امید حقوق؟
یک نظر انداز پسر زیر میز
سیم و زرو سکه و ماشین و ارز
گردش و ویلا و سفر زیر میز
بی صف و بی نوبت و بی زحمت است
هر چه مهیا شده در زیر میز