












سلام علی آل یس
عرض سلام و ادب و احترام
خونه جدیدم رو همزمان 26تیر، رونمایی کردم تا من و طراوت باران و شکوفه هامون که حرفهای غزلواره ما هستند همگی توی یه روز متولد بشیم...
خوش اومدین به این مهمونی...
بفرمایید غزل؛

تقدیم به او که سالهاست خودم، غزلهایم و عزیزانم را به دستهای مهربانش سپردم تا ضامن همیشگی زندگی ام باشد...؛
از مهر و عنایت اوست هرچه دارم...،
او که حریم امنش جایگاه دادخواهی های من بوده و هست...
بازهم در هجوم نامردی ها و نامردمی ها به تو پناه می آورم یا امام الرئوف...
می خواستم با آسمان باشم برابر
شاید که پا بگذارم از اینها فراتر
تا نامه هایم دست چشمانت بیافتد
کل کبوترهای شهر آسمان پر
هر نامه در دستت کبوتر شد و حالا
از تو پریدن را نمیخواهد کبوتر
تنها امید مردم اینجا تو هستی
حالا بماند یک قدم در آنطرف تر-
خواهر که سوهان است طعم خنده هایش
لبخند زد شیرین شود کام برادر
از نوع مستی در حرم میشد بفهمی
که فرق دارد جامها ساغر به ساغر
ساقی! کریم آل اکرامی که دارد
میخانه تو بیش از دیوار ها، در
من زائری از راه دورم گنبدت کو
تا با سلامی خستگیها را کنم در
موفق ، موید و همواره عزیز باشید یاعلی