دست های توتکیه گاهم بود

01 مهر 1392 | 408 | 0

این مطلب در تاریخ دوشنبه, 01 مهر,1392 در وبلاگ حسین عباسپور ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

دست های توتکیه گاهم بود دستت افتاد و پشت من خم شد
سایه ات ازسر حسینت آه سایه ات از سر حرم کم شد

کهنه سرباز سرفراز حسین تاکه دیدم سرت شکسته شده
باز محراب مسجد کوفه پیش چشمان من مجسم شد

دل دریایی ات گرفت از بس داغ دیدیم وتسلیت گفتی
رفتی وخنده های حرمله ها نمک روی زخم هایم شد

بی تو از لاله های لب تشنه ناله العطش نمی خیزد
بی تو این مشک نه تمام فرات به لب تشنه کام ها سم شد

با همان سربزیریت سردار بر سر نیزه باش همسفرم
باز هم در کنار زینب باش که اسیری او مسلم شد.
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.