ترانه ی "تقصیر"

01 مهر 1392 | 535 | 0

این مطلب در تاریخ دوشنبه, 01 مهر,1392 در وبلاگ حمیدرضا حامدی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

بین ماهرچی بود تموم شد رفت

این دفه ساک رفتنُ بسته م

موندنی نیستم خیالت تخت

دیگه ازدست بازیات خسته م

#

نصفت انگار بود زیر ِ زمین

چی کشیدم من از تو نیم وجبی

خوب نیگا کن ببین چی ساختی ازم

یه روانی ... یه آدم عصبی

#

قرص آرام بخش من بودی

تو شبای عذاب و دلشوره

امشب اما یه شاعر ِ قاطی

ساختی ازمن که بی تو مجبوره...

#

با خودش توی آینه حرف بزنه

لعن و نفرین و فحش ِ زیر لبی

چند ساعت اتاقُ متر کنه...

با همین جمله های بی ادبی

#

یادته عصر اولین دیدار...؟

بعد چند دفعه که منُ کاشتی

جای قول وقرار، نیمکت پارک

وسط اون گلا که دوس داشتی

#

تو که شعر دلت سپید نبود

خوندی اینقدر از فروغ چرا؟

من که حرفات باورم شده بود

دیگه پس این همه دروغ چرا؟

#

با خودم فکر میکنم یعنی

داری الان به کی نفس میدی

سادگیمُ ببین که می گفتم...

لااقل کادوئامُ پس میدی !

#

پیش چشمام چقدر تاریکن

شبای خوشگل ِ چراغونی

تو مقصّر نبودی اینه دیگه

آخره عشقای خیابونی...

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.