از من گرفتی سال ها ،بود و نبودم را
ای گاوخونی! پس بده زاینده رودم را
از بس مکیدی شیره ی جان مرا، عمری ست
پوشانده ام با برف اندام كبودم را
من قطعه اي در دستگاه شور بودم، تو
با تلخي ات بر هم زدي اوج و فرودم را
دنيا ترازويي به نفع توست،تا بوده
كم كرده در وجه زيان هاي تو، سودم را
اي كاش اين دنيا به من هم باز مي گرداند
چيزي كه ديگر نيستم ،چيزي كه بودم را !