لغزش گاه چهاردهم
لودگي و ترك ادب فاخر به بهانه ي صميميت زباني
براى جست و جوى صميميت زبانى در شعر، بايستى به موارد زير توجه داشته باشيم:
ـ عاطفه قوى در شعر
ـ سلامت زبانى شعر
ـ سادگى و بى تكلفى شعر
ـ بيان غير مستقيم
نقطه اوج این شیوه بیان، «سهل ممتنع» است که در کتب بلاغی قدیم، شرایط و نشانه هایی برای آن ذکر کرده اند، از جمله:
□ رقیق مثل آب روان
□ خُلوّ از تعقید ( بی تکلّفی)
□ سهولت و آسانی الفاظ در کنار متانت
□ وقوع هرکلمه در جای خود ( بِه گزینی)
□ خالی از صنعت و آرایه های ادبی، اما بغایت دلپذیر و دلنشین
□ آسانی ترکیب لفظ و معنی برای مخاطب
□ انسجام در کاربرد الفاظ
□ ممتنع و دست نایافتنی ( مثل آن گفتن نتوان!)
و در این شیوه بیان، اکثراً سعدی شاعر قرن هفتم را سرآمد شاعران می دانند.[1]
نمونه هايی از بیان سهل و ممتنع از سعدی:
آخر نگهی به سوی ما کن
دردی به تفقّدی دوا کن
بسیار خلاف وعده کردی
آخر به غلط یکی وفا کن!
□
گفته بودم چو بيايي غم دل با تو بگويم
چه بگويم كه غم از دل برود چون تو بيايي!
□
چون كنم كز دل شكيبايم ز دلبر ناشكيب
چون كنم كز جان گريز است و ز جانان ناگزير
□
مرا سخن به نهايت رسيد و فكر به پايان
هنوز وصف كمالت نمي رسد به نهايت
□
ما يوسف خود نمي فروشيم
تو سيم سياه خود نگه دار!
□
بايد توجه داشت صميميت زبان و رواني بيان، نبايد به قيمت سخيف و عوامانه شدن زبان گردد و هر واژه اي به بهانه رواني و همه فهمي، اجازه ي ورود به شعر بيابد. امروزه شاهديم عده اي شاعر كم تجربه به عنوان هنجارشكني در زبان به « نحو شكني هاي غيرمجاز » روي نهاده اند و درست مثل برخي شاعران عوامانه سراي سبك هندي با سهل انگاري در زبان و نصفه - نيمه كردن كلمات، به خيال خود طرحي نو در انداخته اند و گرايش عوام به شعرشان را دليل موفقيت خود مي شمارند!
سوال مهم:
چرا اين نوع بيان فراگير شده است و هركسي مي تواند از آن تقليد كند؟
ادامه دارد...
[1] فن بدیع در زبان فارسی، ص 295