" شرمسار صبر "
ساده بود
در برابر هجوم فصل غم
مثل كوه ايستاده بود
گا ه گاه
ياد كودكي كه روي دامنش رشيد شد
ياد او كه عاشقانه پر زد و شهيد شد
در نگاه رونشنش به برق مي نشست
او ولي صبور و با وقار
با دلي به وسعت بهار مي گذشت
آري اين چنين جوان او
در بهشت جاودانه روسپيد بود
چون كه صبر
شرمسار صبر مادر شهيد بود