حالا بيا با خود ببر نيلوفرت را

15 آبان 1392 | 550 | 0

این مطلب در تاریخ چهارشنبه, 15 آبان,1392 در وبلاگ يوسف رحيمي ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

بر نيزه ها از دور مي ديدم سرت را

بابا! تو هم ديدي دو چشم دخترت را؟

 

چشمانم از داغ تو شد باغ شقايق

در خون رها وقتي که ديدم پيکرت را

 

اي کاش جاي آن همه شمشير و نيزه

يک بار مي شد من ببوسم حنجرت را

 

بابا تو که گفتي به ما از گوشواره

همراه خود بردي چرا انگشترت را

 

با ضرب سيلي تا که افتادم ز ناقه

ديدم کبودي هاي چشم مادرت را

 

يک روز بودم ياس باغ آرزويت

حالا بيا با خود ببر نيلوفرت را

 

نجف اشرف، مرقد مطهر اميرالمؤمنين(ع)، اول محرم ۱۴۳۴

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.