مرمره (17) | دریچه­ ای رو به دریا

19 آبان 1392 | 543 | 0

این مطلب در تاریخ یکشنبه, 19 آبان,1392 در وبلاگ كاووس حسن لي ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

 دریچه­ ای رو به دریا


مدتی می­ شود سبک شده­ ام

در حقیقت مجاز می­ خوانم

تا خدا غرق می­ شود در من

رو به دریا نماز می­ خوانم

 

رو به دریا دریچه­ ای باز است

که از آن مست می­ شود راهم

خلوتی هست و کاغذ و قلمی

بیش از این­ها مگر چه می­ خواهم؟!

 

بیش از این­ها؟! ولی فقط این نیست؛

قلم آشفته می­ شود گاهی

می­ خزد بغض در گلوگاهش

درد ناگفته می­ شود گاهی

 

غم تلخی که در کنار سکوت

مایه­ ی بغض و تنگیِ نفس است:

غم شیرانِ بسته در زنجیر

غم مرغانِ مانده در قفس است

              استانبول/ 1392

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.