چرا زمانه پی نمی برد به اصل جوهرت

23 آبان 1392 | 537 | 0

این مطلب در تاریخ پنجشنبه, 23 آبان,1392 در وبلاگ علیرضا قزوه ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

يك اشاره :

 

اين شعر به احترام اهل بيت (ع) با بازنگري مجدد تقديم مي شود.   

 

به جاي شیر ، تیر نوش کرده بود اصغرت 

و بعد  تیر و تیغ و نیزه  می زدند  بر سرت


" کنار درک -غربت - تو كوه از كمر شكست" 

چقدر زخم تشنه مانده است روی پیکرت


سر حسین(ع) تشنه لب هنوز  روی نیزه هاست

زمانه خاک بر سرم،  زمانه خاک بر سرت 


 هزار سال رفت و تو هنوز زخم می خوری

هزار سال رفت و تازه است زخم حنجرت


هزار سال رفت و دسته دسته قوم كوفيان

گرفته تیغ بر کف ایستاده در برابرت


سر به روي نيزه ات حقيقت محمدی ست

چرا زمانه  پی نمی برد به اصل جوهرت؟


بیا کنار خيمه هاي تشنه لب نگاه كن

ببین که زخم تیرها چه کرده با برادرت


شب وداع آمد و سری زدم به مجلسی

که شعله اش اگرچه بود نام پاک مادرت


تمام شب شکسته  سینه می زدم به یاد تو

و لشكري که اسب می دواند روی پیکرت...

***

نشسته ام  به یاد روزهای دور کودکی

شکسته  دم گرفته ام به یاد دیده ی ترت 


سلام می کنم سلام می کنم به زخم تو 

سلام می کنم  به عطر جمله های آخرت


سلام ما سلام ما به تشنگان کربلا 

سلام ما سلام ما به اکبر و به اصغرت 

                                 

ظهر عاشورای سال 1392

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.