آتش عشق در دلم تیز
است
جامم از آفتاب لبریز
است
دل من با حضور
چشمانت
مثل ایرانِ بعدِ
چنگیز است
چیزی از من به جا
نخواهد ماند
عشق همدستِ فصلِ
پاییز است
مرحبا بامدادِ
حیرانی
روزِ دیدن چه راز
آمیز است
با تو هستم که قطرۀ
باران
رویدادی شگفت انگیز
است
مات زیبایی ام ،
بدان واعظ
کیشِ عاشق بدونِ پرهیز
است
گر چه خواندی «فَثَمّ وجه الله»
دیدنِ آیه ها دلاویز
است
محشرِ شور و شوق و
شیدایی ست
عشق باران تندِ
یکریز است