شبیه نیست به تو این دو چشم عنابی
دوچشم ملتهب از انتظار و بی خوابی
دوچشم بی سببی که "منم " شبیه تو نیست
چقدر غمزده ام ... تو چقدر شادابی!
من اضطراب زمینگیر و تلخ بوتیمار
تو سرفرازی پرواز های مرغابی
شتاب ترس منم...صبر خوش خیال تویی!
کویر زرد منم ...تو خلیج سبزآبی!
من این طرف دور از ژست های عاشق تو
شبیه عکس شدم در حصار هر قابی
تو آنطرف در رویای عاشقانه ی خود
همیشه بر سر من آه ! قند می سابی !
من و تو دور از هم در دو سوی این کره ایم
منی که خورشیدم با تویی که مهتابی
چگونه می شود آیا که ما به هم برسیم
من از نفس که میفتم تو تازه می تابی
...
سحر شده ست من از خوابِ بی تو می پرم و
به شوق دیدن رویای من تو می خوابی !