سلام آقا پژی حالت چه طور است؟
پژی خان حال و احوالت چه طور است؟
الهی برقرار و خوب باشی
الهی تا ابد محبوب باشی
خدایی کارتان خیلی خفن بود
به شدت مایه ی اعجاب من بود
در این وضعی که تا یک طنزپرداز
بگوید نکته ای درباره ی گاز
مدیر شرکت گاز فلان شهر
به سرعت می کند با طفلکی قهر
و یا تا حرفی از بنزین بگوید
بخواهد نکته ای شیرین بگوید
رئیس پمپ بنزین فلان جا
برایش می کِشَد خطّ و نشان ها
اگر با طنز در اوج صداقت
بگوید از مدیری بی لیاقت
مدیران تمام سازمان ها
به هم گویند زد در برجک ما
اگر از یک پزشک گیج و نادان
بگوید، هفتصد تا از پزشکان،
شکایت کرده و گویند مقصود
از این شوخی یقیناً شخص من بود
در این اوضاع بودم بنده حیران
تمام مدت از سریال «پژمان»
که جای شکوه و تهدید و جنجال
خودت هم آمدی در متن سریال
نگفتی می شوم اسیاب خنده
بَری از شوخی اند امثال بنده
نگفتی طنز یعنی جلف بازی
نترسیدی در این بازی ببازی
نگفتی نقش با من در تضاد است
خدایی جنبه ات خیلی زیاد است!
جدا از خلق وخوی بی نظیرت
چنان با بازی باور پذیرت،
گرفتی توی کارت نمره ی بیست
که هر کس دیده آن را گفته عالیست
اگر بختت کند همواره یاری
شما بازیگری آینده داری
که باید با تلاش و کار و تمرین
بگیری چند سیمرغ بلورین
غرض از نامه ام این بود در کُل
که گویم در هنر هم می کنی گُل
جز این که در هنر داری تو دستی
خوشم آمد چنین با جنبه هستی!
منتشر شده در شماره دوم «دو هفته نامه مشرقیه»