۱۰ دی ۱۳۹۲ | ۵۲۷ | ۰

این مطلب در تاریخ ﺳﻪشنبه, ۱۰ دی,۱۳۹۲ در وبلاگ احمد حسین پور علوی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

سلام.دیر اومدم محرم و صفر تو دنیای دیگه ای سیر میکردم. روزی من امسال سرودن بیست غزل تقدیم به آقا و سرورم قمر بنی هاشم بود. یکی از اون غزل ها را تقدیم میکنم:


ای در شب چشمان تو مهتاب گرفتار         دریا شده بعد از تو به گرداب گرفتار

گیرایی می از نفس شعله ور توست          در هرم لب توست می ناب گرفتار

عالم به نوا آمدو بیدار نبودند                   مردان ستم پیشه ی در خواب گرفتار

یک مشت فلان بن فلان بن فلانند           این لشکر مغلوب به القاب گرفتار

این ظاهر امر است ببین اهل حرم را         لب تشنه مصیبت زده بیتاب گرفتار

تصویر رباب است و لب تشنه اصغر           عکسی که شده در قفس قاب گرفتار

این تیر چه تیریست که گردانده علی را     چون ماهی افتاده به قلاب گرفتار

لب تشنه لبهای تو شد اب و ندیدند         در برکه دستان تو شد آب گرفتار

مژگان تو تعقیب نماز شب قدر است         ای در خم ابروی تو محراب گرفتار

از بس که بلند است حدیث تو و دستت      ترسم که شود شعر به اطناب گرفتار

مثل تو کسی نیست که این گونه بماند      در بند غم حضرت ارباب گرفتار



امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با ۰ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.