سلامي به
داغي اشكهاي لحظه هاي غريب تنهايي.
از من خواسته
بودي كه ساده و بي پرده برايت بنويسم. قوت قلب من! با اين همه پرده اي كه به پنجره
هاي قلبمان آويزان است به من حق بده كه نتوانم به صراحت حرفاهاي دلم را به زبان
بياورم.
با اين حال
باور كن كه اينهايي كه مي نويسم تشبيه و استعاره نيست بلكه چشمه اي از واژه
هايي ست كه نگاه معصوم تو ، آن ها را به صحراي خشك دلم بخشيده است تا قدري طعم
سرسبزي وجود عشق را حس كنم.
راستي شنيده
ام كه مي گويند "قو ها" تنها پرنده هايي هستند كه عاشق ميشوند. حتي
ميگويند آنقدر در عشقشان پايدارند كه وقتي زمان مرگشان هم فرا مي رسد به همان نقطه
اي ميروند كه نخستين بار عاشق شده اند و همان جا با خاطرت روزهاي عاشقي جان مي سپارند.
اينها را
گفتم كه يادآوري كنم ديگر چيزي به سالروز تولد "قوي سفيد" نمانده است.
مطمئن باش آن روز در دلم جشن بزرگي برپاست. حتما به بزم عاشقانه دل من سري بزن.
منتظرت هستم. ديگر عرضي ندارم.
مصاحبه:
http://www.irna.ir/fa/News/80977652/فرهنگ_و_ادب/نقد_منصفانه_در_حوزه_شعر_نداشته_ایم