شکسته

14 دی 1392 | 445 | 0

این مطلب در تاریخ شنبه, 14 دی,1392 در وبلاگ قربان ولیئی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

 

لطیف هستی و باید غبار بنویسم

به روی برگ ظریف بهار بنویسم

 

صفای چشم تو سرمشق شعرهای من است

تو باش تا غزل آیینه وار بنویسم

 

تو آن نهفته ترینی که آشکارایی

نهفته می شود از آشکار بنویسم

 

دل شکسته خدا را درست می بیند

شکسته می شود از روی یار بنویسم

 

و عشق آمد و از این روایت خونبار

ضرورت است به رنگ انار بنویسم

 

بمان که شعر مرا خط به خط برقصانی

به شور آیم و تنبور و تار بنویسم

 

سرشته اند مرا با نوای بسم العشق

بر آن سرم که ازین کردگار بنویسم

 

قلم بسوزد و این رقعه شرحه شرحه شود

اگر که شرح دل بی قرار بنویسم

 

به هفت بند نی آتش صریر می ریزد

اگر که نام  مهین نگار بنویسم

 

به چشم دیده ام و سرنوشت من این است

که شرح رؤیت پروردگار بنویسم

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.