سلام عزیزانم
با یک خبر و یک شعر به روزم
به لطف خدا و بزرگواری کسانی که "نت های گریه دار" را تهیه و اشعار حقیر را تحمل کردند، این مجموعه به چاپ دوم رفت و انشاالله به زودی با طرح جلدی جدید وارد بازار می شود.
و اما شعر...
علت اين حج ناتمام بزرگ است
از طرفي هم سپاه شام بزرگ است
بغض فرو خورده ي امام بزرگ است
پشت سر كاروانش آب نپاشيد
آه نمك بر دل كباب نپاشيد
ماند، وگفتند حاضر است كه باشد
رفت، وگفتند عابر است كه باشد
گريه ندارد مسافر است كه باشد
آب نپاشيد ميرود كه نيايد
دل به بيابان تشنه زد كه نيايد
رفت و پي اش آمدند نامه رسانها
باز همان وعده ها و خط و نشانها
كندي شمشيرها و نيش زبانها
آب نپاشيد كه به آب نياز است
كوفه اگر مقصد است راه دراز است
قافله اي مي رسد غبار ندارد
قافله سالار آن قرار ندارد
از همه يك جور انتظار ندارد
هركسي از بين راه، راه جدا كرد
گاه به او دل سپرد گاه جدا كرد
صلح كه هرگز! جهاد هم برسد هيچ
لشگر ابن زياد هم برسد هيچ
اين كه نسيم است، باد هم برسد هيچ
آب نريزيد، جامها پر خون است
عقل نشسته، ميانه دار جنون است
نسبت اين دو سپاه، يك به هزار است
مشك هنوز آنطرف به دست سوار است
با ترك لب چقدر مثل انار است
از سر مشكش عمو ولي نگذشته
آب هنوز از سر علي نگذشته
دشت پر از بوي نافه ميشود امروز
گرگ از آهو كلافه ميشود امروز
بر هنر عشق اضافه ميشود امروز
اين سر آزاد عشق بود كه افتاد
در سر ما باد عشق بود كه افتاد
سوختن ِ در چرا به چشم نيامد؟
خطبه ي حيدر چرا به چشم نيامد؟
گريه ي اصغر چرا به چشم نيامد؟
پاسخ چندين هزار مسئله سرخ است
آب بريزيد دست حرمله سرخ است