30 فروردین 1391 | 1732 | 0

این مطلب در تاریخ چهارشنبه, 30 فروردین,1391 در وبلاگ محمدحسین ملکیان ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

سلام به همه ی دوستانم و عزیزانی که به از این پنجره به من نگاه می کنند.

- امیدوارم سال خوبی برای همه آغاز شده باشه. سالی پر از زیبایی.

- همونطور که قبلا عرض کرده بودم امسال با یک مجموعه در نمایشگاه کتاب تهران حضور دارم. مجموعه ای از غزل ها و رباعی هام باعنوان " نت های گریه دار " . اگر خدا یاری کنه از 14 تا 18 اردیبهشت ماه ، نمایشگاه حضور دارم و در غرفه انتشارات فصل پنجم در خدمت عزیزانم. مشتاق دیدار همه ی دوستان هستم.

- دوستان عزیز میتونن به روش های زیر هم کتاب را تهیه کنند:

تماس با ناشر(فصل پنجم) با شماره های 09121591891 و 02166909847 و آدرس تهران-میدان انقلاب- ابتدای کارگر جنوبی - کوچه مهدیزاده- شماره 4 واحد 10

تماس با من از طریق پیام خصوصی در همین وبلاگ که حاوی آدرس پستی باشد

و یا ارسال پیامک حاوی آدرس پستی به شماره 09365413110

مراکز پخش کتاب هم متعاقبا اعلام میشه.

- برای کسانی که شعر سپید را دنبال می کنند هم خبر خوبی دارم. برادر عزیزم مهدی نظارتی زاده هم با یه مجموعه سپید با عنوان " الف لام مین"  در نمایشگاه کتاب امسال و با انتشارات سوره مهر حضور داره. پیشنهاد می کنم حتما این مجموعه را بخونید. این شاعر حرف های زیادی برای گفتن داره و در آینده ی نه چندان دور بیشتر اسمشو می شنویم.

و اما شعر...

شما را به خواندن یکی از غزل های کتابم دعوت می کنم. امیدوارم خوشتون بیاد.


با این همه رقاصه در دربار امشب رقص تو باید باب میل شاه باشد

ای دختر قاجار، من طاقت ندارم رقصت بلند و دامنت کوتاه باشد


خلخال در پا کرده ای یا شور بر پا؟ پیچیده عطر گیسویت در قصر حالا

مثل خوره این ترس افتاده به جانم پایان مجلس شاه خاطرخواه باشد


می چرخی و آئینه های سقف در من، می ایستی، آئینه های سقف در تو

اینکه چه ها آئینه در آئینه دیدم بهتر فقط بینی و بین الله باشد


از رقصت احساس شعف دارند آن ها ، دور تو جام می به کف دارند آن ها

سربازها دالان برایت باز کردند تا پیش پای تو فقط یک راه باشد


یک چرخ کامل می زنی، سرباز اول... یک چرخ کامل می زنی، سرباز آخر...

انگار پشت نرده ها باشی و این سو تصویر تو گاهی نباشد گاه باشد

حالا از این جا مات می بینم تنت را، حالا نمی بینم از این جا دامنت را

حالا تو با یک مرد گرم رقص هستی از دور پیدا نیست، شاید شاه...

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.78 با 9 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.