بيا با دل خود مدارا کنيم
به صبح صداقت، دری وا کنيم
گذشته گذشته ست، انديشه ای
برای نفسهای فردا کنيم
دلی را که در خاک گم کردهايم
بيا تا بگرديم و پيدا کنيم
ببنديم پيمان که از اين به بعد
فقط آسمان را تماشا کنيم
بيا تا از اين برکه بی سرود
بکوچيم و آهنگ دريا کنيم
و پايان يک عمر تشويش را
به يک لحظه لبخند امضا کنيم