از این طرف می روی به
ادارات و می بینی که کارمندان جوان برای خودشان دفتر و کتابی باز کرده اند و به
شدت مشغول مطالعه اند .
از آن طرف می بینی که
رییس ها در به در دنبال کسی می گردند که برای شان مقاله و پایان نامه بنویسد.
از آن یکی طرف متوجه
می شوی که کارمندان قدیمی ، مدتی مانده به بازنشستگی شان تازه یادشان افتاده که
بروند دانشجو بشوند و مدرک دانشگاهی بگیرند.
از یک طرف های دیگر
می شنوی که حتی مقامات بالا ، به لطایف الحیل می کوشند که از این سو و آن سوی
اقیانوس ها یک مدرک دکترایی چیزی برای خودشان سرهم کنند.
از آن طرفِ آن ورتر
می بینی که بازار خرید و فروش و عرضه و تقاضای ، مقاله و پایان نامه گرم تر از
تنور نانوایان است.
یعنی سرت را به هر
طرف که می چرخانی ، شوق علم و شور پژوهش و شیفتگی به مدرک دانشگاهی همین طور در
سراسر ادارات مان موج می زند. این کارمند به آن یکی می گوید : مهندس جان ! آن یکی
به این یکی می گوید : جانم دکتر جان!
تعدادی از مدیران و
کارمندان هم که مرخصی تحصیلی گرفته اند ، یا بورسیه تحصیلی دارند و یا یواشکی از
سر کار جیم شده اند و رفته اند برای کسب مدرک دانشگاهی به هر طریق ممکن!
ای طنزنویس مغرض! ای
قلم به دست بی انصاف ! حالا از میان این همه خبرهای خوش چطور می خواهی دستاویزی
برای سیاه نمایی و سم پاشی و بلکه تشویش افکار عمومی پیدا کنی؟
مجبوری تأیید و تحسین
کنی! چاره ای نداری جز به به گفتن و چهچه زدن! ناگزیری داوطلبانه اقرار کنی که
فضای ادارات به نور علم روشن شده است و خورشید دانش از هر سو می درخشد.
حالا از اداره بیرون
می آیی و می روی به سراغ بازار کار و اصطلاحی را می شنوی که تازگی ها رایج شده است
: کم اظهاری مدرک تحصیلی !
یعنی عده ای جوان
برومند که تحصیل کرده اند و کارشناس و متخصص و دکتر و مهندس شده اند، برای پیدا
کردن کار، تحصیلات و تخصص و مدرک شان را پنهان می کنند و با فروتنی تمام برای
اشتغال در کارهای ساده با دستمزد کم داوطلب
می شوند.
ای طنزنویس کج اندیش ! ای همیشه ناراضی ! ای دلخور حرفه ای! به جای آن
که سیاه نمایی کنی و طعنه بزنی و مسخره بازی دربیاوری و بخواهی آن شوق کسب مدرک پس
از اشتغال و مدیریت و حتی پیش از بازنشستگی را با این کم اظهاری مدرک تحصیلی و بی
کاری جوانان تحصیل کرده مقایسه کنی و حرف های ناجور بزنی ، می توانی لبخند بزنی و
لبخند بر لب ها بنشانی و بنویسی که : تواضع و افتادگی جوانان متخصص و صاحب مدرک
دانشگاهی در اظهار نکردن و بلکه پنهان کردن سطح علمی خود ، الگویی اخلاقی برای
مدیرانی است که جان شان به این بسته است که این به آن بگوید مهندس جان ! آن یکی به
این بگوید : جانم دکتر جان! و بعد دوتایی لبخندی ملیح بزنند و به دوربین خبرنگاران
نگاه کنند.