بسم رب الودود
در این بساط، به جز شربت شهادت نیست
میی که تلخی مرگ از گلو تواند شست
صائب تبریزی
:
تا قیامت نمی رود از بین
کشته ی یاری ندای حسین
نگرفته است ظلمِ شب از ما
مصطفی احمدیّ روشن را
مصطفی بود و برگزیده شده
از ازل روشن آفریده شده
احمدی بود و بانگ توحیدش
در زمین و زمان شنیده شده
کهکشان بود او که در خونش
روح خورشیدها دمیده شده
صبر کن، خون او طلوع کند
صبح موعود را شروع کند...
□
می دهد مژده ی تداوم راه
نغمه ی لا اله الا الله
یا حسن