نازنینان من سلام سلام!
فعلا به صرف چند سهگانی میهمان این خانه باشید!
با عرض ادب و احترام.
(1)
از میان تمامِ این گلها
آه! تنها یکی شکفته نشد:
دوستت دارمی که گفته نشد.
(2)
صحرا نه، اینجا، در همین بنبست،
باران که آمد، چتر من واشد؛
باران که آمد، عشق پیدا شد....
پ.ن: بایزید بسطامی: به صحرا شدم، عشق باریده بود....
(3)
لبخند میزنیم که: رنجیدهست...؛
گاهی ترور،
شلیکِ حرفهای نسنجیدهست.
(4)
این، اوجِ یک تلاقیِ زیباست:
ساحل، همیشه اولِ دریا،
دریا، همیشه آخرِ دنیاست.
(5)
صبر کن تا بهار برگردد!
فصلِ پاکی فرارسید، گلم!
برف، یعنی دلت سپید! گلم!
