من در خیال زمان می میرم!

15 بهمن 1392 | 499 | 0

این مطلب در تاریخ ﺳﻪشنبه, 15 بهمن,1392 در وبلاگ اکبر نبوی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

خواب را

ــ در گم شدن این دقایق واپسین ــ

گاهواره ی سرد خیال تو

با خاک گوری پرت افتاده در ناکجا

پیوند می زند

من هنوز نفس می کشم

بر بالین ام تلقین می خوانند:

الموت حق ...

شاید گمان نادرست من بود

به چشمانی ایمان داشت

که مرگ را نقشه می کشید.

 

اکنون حتی

خرقه ی نگاه ات

بی رنگ تر از حنای اهریمن است

و نوعروس اُفق

دیگر 

زرق و برق حجله ات را باور نمی کند.

 

بحق شرف لااله الا الله ...

من در خیال زمان می میرم

بگذار گرگ های گرسنه

به نان و حلوا برسند

خرمای شب هفت را

به کودک ژنده پوش خواب هایم بدهید

دعایی بدرقه راهم باشد.

 

هنوز

ایمانم را به بهار از دست نداده ام!

                    سیزدهم بهمن نود و دو

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4 با 1 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.