جنون

12 اسفند 1392 | 566 | 0

این مطلب در تاریخ دوشنبه, 12 اسفند,1392 در وبلاگ مصطفی محدثی خراسانی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.


بر زبان جاری نشد شوری كه در جان داشتم

ور نه با تو گفتنی های فراوان داشتم

 

بی تو از ناگفتنی هايی كه در دل مانده بود

كوه دردی بودم و سر در گريبان داشتم

 

-روزها- ابری كه در هر سوی من گسترده بود

شب به يمن ابرهای تيره، باران داشتم

 

سرد‌ْمهری از نگاهت سخت باور مي‌شود

من به چشمان تو چون خورشيد، ايمان داشتم

 

دل به درياها زدن، قدری جنون مي‌خواست، آه

بيخود از فرزانه‌ای من چشم طوفان داشتم

 

 

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.