موتوری و گوسفندش

23 اسفند 1392 | 536 | 0

این مطلب در تاریخ جمعه, 23 اسفند,1392 در وبلاگ اسماعیل امینی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.


 

 

 

 


 

«ای زلف تو هر خمی کمندی»

کمیاب شده چنین برندی

نه دلبر سرو قامتی هست

نه زلف بلند چون کمندی

چون خرمن زلف رفته بر باد

دوران کلیپس گشته چندی

زلفش نه٬ زبان او دراز است

بر کله نشانده کله قندی

هر چیز به روز شد فقط ماند

از آن همه حسن ٬ خلق گندی

پیوسته به حال جست خیز است

انگار بر آتشی سپندی

خورشید زد از سر تعجب

بر چهره شهر ریشخندی

چون دید به جای دختران٬ مرد

کش بسته به گیسوی بلندی

آن مرد جوان که سن او هست

انگار حدود بیست واندی

بر پشت موتور نشسته با فخر

مانند یلی که بر سمندی

بر ترک موتور به جای آدم

با زور نشانده گوسفندی

اینک موتوری و گوسفندش

به به ! چه نمونه شهروندی!

چون باد عبور کن مبادا

»کز چشم بدت رسد گزندی

تو شیر شجاع شهر مایی

بر خاک شکارها فکندی

سلطان محله و خیابان

گستاخ و لجوج و خودپسندی

آری، موتوری تو پیشتازی

حظ می بری از چنین روندی

یک شهر اسیر توست امروز

حق داری اگر به ما بخندی

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.