سلام دوستان نازنین سهگانی.
سپاس از حضور گرمتون در این خانه پس از تعطیلی بلاگفا.
مهمانید به صرف پنج سهگانی دیگر. امیدوارم بپسندید.
(1)
مطمئن باش و برو،
ابرها اشک مرا با باران
میرسانند به تو!
(2)
سالها
موش و مار و گرگ شد،
تا پدربزرگ شد.
(3)
... و عمریست چشمانتظاریم،
که گفتند از پشت باران ممتد
زنی خواهد آمد.
پ.ن: مصراع سوم سهگانی شمارهی 3 الهامی است از نوشتار سارا بهمنی. انگار خیلی فمنیستی شد.
دو سهگانی طنز بخوانید:
(4)
گفتند شیری،
باور ندارم
تا زن نگیری.
پ.ن: برای جبران مافات سهگانی فمنیستی پیشین. 
(5)
آخرین روزهای ماه خداست؛
هر گناهی که داشتم انگار
رفت با آخرین رمقهایم.
پ.ن: این سهگانی را در آخرین روزهای ماه رمضان گرم امسال سرودم. 
این عکس یادگار را هم ببینید:

از راست: دکتر مصطفی جوادی، سعید بیابانکی و بنده.
دوستتون دارم.