با دیوانگی هایی که دارم

10 آذر 1392 | 391 | 0

این مطلب در تاریخ یکشنبه, 10 آذر,1392 در وبلاگ رقیه ندیری ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

هرشب پر از دیوانگی های جهانم
با دردهای رو به رشدم مهربانم

این دردها، این عشق ها، این خستگی ها
پیچیده مثل مار دور بازوانم

دیوانه ام آن قدر که با مارهایم
همراهم و همدستم و همداستانم

حال مرا ضحاک می فهمد که باید
شب ها به چندین مار لالایی بخوانم

جادو شده چشم و دلم با مهره مار
ترس و سکوت و رخوت افتاده به جانم

ای مرگ، با دیوانگی هایی که دارم
یک روز دستم را به دستت می رسانم
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.