قرار است در پرداخت یارانۀ نقدی به مردم تجدید نظر بشود. دربارۀ
یارانهها تأملاتی داشتهام که مهم ترینشان از این قرار است:
1- پرداخت یارانه
نقدی برای دولت، چندان خوشایند نیست زیرا در برابر پولی که پرداخت میشود هیچ کار
یا خدمات یا کالایی از طرف دریافت کنندۀ پول ارائه نمیشود و به تعبیر عامیانه این
کار نوعی پول مفت دادن است.
2- اگر نیک بنگریم
این نوع پول دادن؛ یعنی پول دادن به کسانی که هیچ کار یا خدمات یا کالایی ارائه
نمیکنند، ( به عبارتی همان پول مفت دادن) منحصر به پرداخت یارانۀ نقدی نیست و
بسیاری از پرداختهای بدون منطق اقتصادی در دستگاه های وابسته به بودجۀ
عمومی رایج است که میتوان در آنها تجدید نظر کرد. بسیارند کسانی که نوع کار یا
میزان تخصص و کارآمدیشان و یا حتی ساعات حضورشان در محل کار، بسیار کم ارزش تر از
مبالغ دریافتیشان است.
3- براساس برآوردهای
علمی از جانب نهادهای متخصص، ادارۀ امور یک خانوادۀ معمولی با مبلغی که به عنوان
حداقل دستمزد دریافتی تعیین شده ممکن است . این مبلغ کمتر از یک میلیون تومان در
ماه است. بر این اساس میتوان سقف حقوق دولتی را نیز تعریف کرد و مثلا حداکثر
دریافتی را به اندازۀ ده برابر این مبلغ یعنی ده میلیون تومان در ماه مشخص کرد به نحوی که تا رسیدن شرایط اقتصادی به وضعیت رونق کامل، پرداخت حقوق و مزایای دولتی بیش از
این مبلغ متوقف شود.
4- همان گونه که در
محاسبات درآمد خانوار، در فرم های ثبت نام هدفمندی یارانه ، مبنای محاسبۀ درآمد،
مجموع درآمد تمام اعضای خانواده به اضافۀ درآمدهای دیگر( اجاره ملک، سود سهام، سود
بانکی و...) است. برای تعیین میزان نیاز حقوق بگیران دولتی و به ویژه مدیران ارشد
و صاحبان رتبههای بالای اداری، به مبلغ دریافتی ماهیانه، به همین شیوه عمل شود و
در صورتی که مجموع درآمدهای ماهانۀ خانوار آنها از سقف تعیین شده( ده میلیون
تومان) بیشتراست در پرداختهای دولتی به آنها تجدید نظر شود.
5- براساس محاسابت
متخصصانی که شیوۀ جدید پرداخت یارانه را طراحی کردهاند، آخرین حد درآمد معمولی
خانوار دومیلیون و پانصدهزار تومان درماه است و صاحبان درآمدهای بالاتر، مرفهینی
هستند که نیازی به یارانه ندارند، یعنی مثلا یک خانوادۀ معمولی ایرانی با مجموع
درآمد سه میلیون تومان در ماه، مرفه است و قادر به تأمین هزینه های خانواده است.
بر اساس این محاسبات
که لابد علمی و منطقی و کارشناسانه است میتوان نتیجه گرفت که همان سقف پیشنهادی
در این یادداشت برای حقوق دولتی ( یعنی ده میلیون تومان ) بیش ازسه برابر وضعیت
رفاه معمولی یک خانواده است و طبعا بسیار منطقی و موجه است که هیچ یک از مدیران
ارشد با هر رتبهای که دارند، نباید مجموع دریافتی شان در ماه بیش از مبلغ باشد.
6- اینک که مدیران
اجرایی از تمام صاحبان اندیشه و اصحاب رسانه دعوت کردهاند که به هر شیوه، بینیازان
را از دریافت یارانه منصرف کنند، پیشنهاد میکنم که برای ترغیب مردم به انصراف از
دریافت یارانه، مسئولان و مدیران بی نیاز به شکل داوطلبانه از دریافت حقوق ماهانه
و یا دست کم بخشی از حقوق خود صرف نظر کنند. هم چنین از این پس، انتشارداوطلبانۀ فیش های حقوقی و فهرست اموال ودریافتیهای
افراد توسط خودشان مرسوم شود. این شیوه یکی از بهترین آزمونهاست برای سنجش صداقت
افرادی که داعیۀ بی اعتنایی به جاذبههای مادی دارند.