با نور استجابت و ايمان عجين شدي
وقتي که با ولي خدا همنشين شدي
عطر بهشت در نفست موج ميزند
حالا دگر تو بانوي خلدبرين شدي
زهرا که رفت دلخوشي از خانه رفته بود
تو آمدي و اين همه شور آفرين شدي
بي شک براي مادري زينب و حسين
شايسته اي که فاطمه ي دومين شدي
در سيره ات شکوه نجابت چه ديدني ست
آوازه ي خضوع و خشوعت شنيدني ست
آن روز که خدا به تو هم داد نور عين
او را طواف داده اي دور سر حسين
يعني حسين فاطمه! جانم فداي توست
عباس من، فدايي کرب و بلاي توست