دیدی مریما دیدی معجزه شد خدا بزرگ تر از غم های ماست من ایمان دارم هرچند اورا از خودم ناامید کرده ام ....
ولی باور کن به همین روزهای خوب قسم همیشه میدانم که هست و جز او هیچ دکتر و پرستاری نمیتواند ضامن سلامتی باشد اوکه باشد هراتفاقی ممکن میشود .
یادت می آید یک روز در ایلام به تو گفتم مگر ممکن است آدم نیت کند بنویسد بعد هم هدیه اش را از خدا بگیرد؟ اما حالا نه به این حرفهای کوچک بلکه به خود خودش و به تمام معجزات بزرگش ایمان دارم و مطمئنم حال بابای مریمای من از آنچه هست بهتر میشود چون خدا دل تورا اشک های تورا وحرف هامان را میبیند باید باشد تا دوباره ساجیدا با کفش سیندرلایی بیایدو ...
;-)
شکر ....هزار بار شکر
تازه آمده بودم، در خیابان و راه پله ها شعر می خواندم گاهی سر یک بیت دعوا می گرفت سر یکی دیگر می گفت آفرین و دست های کشیده اش را تکان می داد یا توی دفتر تیک می زد و ضربدر. کم کم پای وبلاگ و طراحی مجله و جشن و اینها وسط آمد و صمیمی تر شدیم. آنقدر که رفت و آمد کردیم و قوم و خویشمان هم "جیک تو جیک" شدند.امروز تولد توست اردی بهشت جان و تو غمی داری بزرگتر از حرف های من بزرگ تر از این شهر و این مرا هم می رنجاند.اما خدا بزرگ است بزرگ تر از غم های ما بزرگ تر از همه چیز و همه ....من باور دارم.(من این متن را پیش از خبری که دادی نوشته ام و نمی دانم چه باید بگویم جز اشک ...اشک ...اشک ودعا)روزگار صورت همه مان را خط خطی کرده چه بسا اگر خط خطی نمی کرد شعری نمی نوشتیم.(با توام "مریما ی پیله ور" که مدت هاست همه چیز را تعطیل کرده ای و سودای تعطیل کردن شعر و شاعری به سرت زده. حرفی نیست هرکسی عقیده ای دارد اما مریما تو شعر را ول کن شعر است که رهایت نمی کند، تو نخواه ننویس، خودش می آید نیمه شب یقه ات را می گیرد آنقدر در ذهنت می چرخد که بنویسی، بعد باید بخوانی، شعری که بلند نخوانی شعر نیست.نمی توانی جلوی تولدش را بگیری به دنیا هم که آمد بچه است دیگر...توجه می خواهد.
دیروزی آمدم کمدم را مرتب کنم به یک دفتر قدیمی برخوردم و تیک های تو کنار هر بیت. صدها تیک و ضربدر است که یا توی دفتر یا توی ذهنت برایم زده ای. چه حوصله ای داشتی که خودم روی شعر های خودم ندارم. بعد این چهار-پنج سال باور کن برای هرکس شعر تازه بخوانم باز هم تا تو نخوانی خیالم راحت نیست. من سپاس گزارم مریم بشدت سپاس گزارم و این را بلند می گویم بگذار همه بشوند. همه آنهایی که به قول تو میخواهند "امی دوستی ه لافنده واوینند!")
+امروز هم این بلگفای لعنتی قاطی کرده ما اگر شانس داشتیم.... ای خدا!
دارم اشک میریزم مریم اشک میریزم و میخوانمت ....لعنت به دنیا!