لیلی نوین! (بوستان طنز)

20 خرداد 1393 | 456 | 0

این مطلب در تاریخ ﺳﻪشنبه, 20 خرداد,1393 در وبلاگ سعید سلیمان پور ارومی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

شنیدم که لیلی سیه‌فام بود

ز چاقی حسابی بداندام بود

 دو ماهی کِرم زد به رخسار خویش

به لیزر ز رخ برد آثارِ  ریش(!)

 کمربند بر اِشکَمَش بست سفت

سه‌ماهی رژیم غذایی گرفت

 چنانش رژیم و کِرِم داد  حال!

که شد لاغر و ماه، عین هلال

 سپس شاد‌دل سوی مجنون شتافت

ولیکن از او التفاتی نیافت

 بگفت:«این منم «های»! لیلای تو!

به او گفت:«خانم، مزاحم نشو!

 مگر خود نداری برادر-پدر؟

برو پردۀ  شرم مردم مدر!

 نگاری که از بنده دل برده بود

تپل بود، ضمناً سیه‌چرده بود!

 برو ردّ کار خود ای پیرزن!

تو عنتر کجا و دل‌آرای من؟»

 رخ پر کِرِم شد به آنی بنفش

درآورد از پای خود لنگه کفش

 زدش ضربۀ سخت و  جانانه‌ای

که:«بی‌جنبه، الحق که دیوانه‌ای!»

 


"حیرت آهنگ" نیز با شعری کوتاه بروز است.     کلیک

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.