در ماه خدا...

۲۵ تیر ۱۳۹۳ | ۴۲۹ | ۰

این مطلب در تاریخ چهارشنبه, ۲۵ تیر,۱۳۹۳ در وبلاگ فاطمه آقابراری ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

پدر و مادر عزیزم ! دوباره یک رمضان دیگر بدون شما، به یاد سحرها و افطارهایی که در کنار هم بودیم قدر می گیرم شبهای رمضانم را؛
که قدر این شبها با مولایم علی است.        



شما خوب هستی اگر من بدم 
خودم را برای تو آتش زدم

به عشق تو می سوزم و نزد تو  
به دنبال خاکسترم آمدم

تهی از یقینی که نزد شماست  
پر از احتمالات و از شایدم

به سمت کدام آسمان پر کشم؟
من از ساکنان همین گنبدم

شبی خواب دیدم که می سوختم    
در آتش شما را صدا می زدم

دعا کن مرا چون خدا با شماست      
به لطف شما هم ببخشایدم
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: ۵ با ۱ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.