مرد آسمان
باید تو را غریبه ی ساحل نشین نوشت
دریا تو را به سهم خودش این چنین نوشت
آن روز روز سهم سپیدی، خدای شعر
شعر سپید چشم تو را آتشین نوشت
با من بگو چقدر بزرگی که کهکشان
دنباله نگاه تو را نقطه چین نوشت
می سوزد آفتاب از این پس عجیب نیست
این سان که داغ عشق تو را بر جبین نوشت
مردان پابرهنه همه ذوالفقار تو
باید تو را فرشته ی مردآفرین نوشت
تنها برای خاطر ما، مرد آسمان
نام تو را خدای جهان در زمین نوشت